وقتی تو نیستی گم می شه آفتاب
خاکستر می شه حریر مهتاب
از رفتنت من، پر می شم از شب
شب دلهره ، شب اضطراب
وقتی تو نیستی دنیا شب می شه
شب از دل من، شب تا همیشه
بی تو هر نفس تکرار ترسه
لحظه ، لحظه نیست. نبض تشویشه
بی تو نه صدا مونده ، نه آواز
نه اشک غزل ، نه ناله ی ساز
بالی اگه هست ، از جنس کوهه
از رنگ خاک و حسرت پرواز
هیچکی عاشقت این جور که منم ، نبود و نشد ، لاف نمی زنم
من از توئی که بد کردی با من گله می کنم ، دل نمی کنم